بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows؛ بهترین نسخه از فرنچایز؟

عجیب به نظر می‌رسد که پس از 20 سال و چندین سری از اساسینز، تازه این دنیای مخفی‌کاری و اکشن، به سمت ژاپن فئودالی می‌رود. در این مطلب به بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows، یکی از بزرگترین سری‌های فرنچایز اساسین میپردازیم. داستانی با حضور دو قهرمان از جنس شینوبی و دیگری سامورایی سیاه‌پوست! جایی که همکاری این دو قهرمان در مخفی‌کاری‌ها و پیمایش قلعه‌های عظیم، بازی را به یک تجربه ناب تبدیل می‌کند. آیا شما هم مشتاق خرید بازی Assassin’s Creed Shadows هستید؟
بیشتر تغییراتی که در این بازی وجود دارد مربوط به تثبیت سیستم‌های متمرکز است، مانند نقشه‌هایی که کمتر شلوغ اند و درخت یادگیری سریع‌تر. از طرفی این بازی بر جنبه‌های مثبت میراژ نیز تاکید بسیاری داشت؛ اینکه مبارزات متمرکز و سخت را با ماموریت‌های اصلی میدیدم و در عین حال روال داستان و بازی حفظ می‌شد، مرا به این فکر انداخت. با این‌ها نامتعادل بودن‌ها و فرصت‌های از دست رفته دیگری هم در بازی دیده می‌شود که در ادامه مفصل در موردشان صحبت میکنم.

داستان بازی AC Shadows

داستان Assassin’s Creed Shadows، شما را به دوره‌ای از تاریخ می‌برد که از کلیشه‌ها پر است. جنگجویانی در جستجوی افتخار برای خود یا اربابانشان، حاکمان مغرور که با ثروتمندها مهربان‌اند و فقرا را اذیت می‌کنند، راهزنانی که از ترس مردم روستاها تغذیه می‌کند. این قضایا را که دیدم و با بررسی Assassin’s Creed Shadows، تا حد زیادی یاد فیلم Shogun نوشته جیمز کلاول افتادم. خطوط داستانی بازی پیچیده شده و حس کنجکاوی را تکان می‌دهد، از طرفی لحظات عمیق و پر تأمل در تمام لحظات داستان بازی وجود دارد و ژاپن دوره سنگوکو جنگ‌زده را به خوبی با این داستان در هم می‌پیچد.
شخصیت اصلی‌های بازی هم واقعا فوق‌العاده و دلنشین خواهند بود. یک شینوبی تیزهوش و مرموز به نام نائویی که اوایل داستان را باید با آن بگذرانید. او آخرین بازمانده قبیله ایگا است که برای تراژدی‌ای که از قضا یاسوکه هم تا حدی در آن شریک بوده است، به دنبال انتقام است. یاسوکه جنگجوی خستگی ناپذیر عدالت و صلح است که با نائویی برای این انتقام همگام می‌شود. این دو مثل مشاوران و تکیه‌گاه‌های قابل اعتماد هم هستند و دیدگاه‌هایشان شبیه به هم است. خیلی مکمل به نظر نمی‌رسند؟ واقعیت هم همین است، این دو خیلی یکدیگر را تکمیل می‌کنند و به نظر من پتانسیل محبوبیت دارند. البته نه به اندازه اتزیو و ادوارد که همه ما را تحت تاثیر قرار دادند.
داستان تا حد زیادی به والهالا شبیه است. دلیل اصلی حضور شما در هر یک از 9 منطقه نقشه، انجام ماموریت‌های مستقل از داستان است. البته که Shadows خیلی بهتر از والهالا عمل می‌کند و شما پس از انجام مراحل قرار نیست به راحتی دیگر آن عناصر داستانی و شخصیت‌ها را نبینید و هر تاجر یا اربابی که ملاقات می‌کنید، پس از حل مشکلات قرار نیست دیگر حضور پیدا نکنند. علاوه بر اینها این دفعه رفتن از فصلی به فصل دیگر آنقدر زمان نمی‌برد و از دست ماموریت‌های تکراری خلاص شده‌اید. بازی به گونه‌ای طراحی شده است که اگر تکه‌تکه هم آن را بازی کنید، قرار نیست داستان را گم کنید.

ماموریت‌ها در Shadows به چه شکل‌اند؟

با بررسی Assassin’s Creed Shadows به طور کامل باید به طور مفصل فقط از ماموریت‌ها صحبت کنم. اکثر ماموریت‌ها ازروی “تابلوی اهداف” شروع می‌شوند و‌ نمودار بزرگ و پیچیده ای از اهداف رو به روی شما قرار دارند. این نقطه از بازی خیلی شبیه به Assassin’s Creed Mirage است یا شاید درست‌تر اینکه اقتباسی از آن است.
شما با این رویکرد، با جمع‌آوری اطلاعاتی میتونید اعضای مخفی جامعه‌ای که قصد به هرج‌ومرج کشیدن ژاپن را دارند شناسایی کنید.
بارها بود که سر اینکه با یک دشمن اتفاقی رو به رو میشدم و مجبور به جنگ میشدم، توانستم یکی از چهره‌های پروفایل را ناخواسته حذف کنم و بعدش تعداد دقیق اعضای باقیمانده گروه را هم پیدا کنم، چیزی که تا قبل از آن از وجودش خبر نداشتم!
اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، ماموریت‌هایی بود که مدت زیادی را در مخفیگاه سپری میکردم. در آنجا پس از جمع‌آوری موادمعدنی، محصولات کشاورزی و چوب از جهان بازی، شروع به ساخت و ارتقای بناهای مهم می کردم. بیشتر وقت را در کارگاه برای ارتقا ابزار و تجهیزاتم بود. البته این موضوع برای عده‌ای سرگرمی محسوب می‌شود و برای افرادی وقت تلف کنی، ولی باید عنوان کنم که ساختمان‌های دیگر که مهم نیستند که مزایایی دارند و یا ویژگی‌هایی دارند که می‌توانید پیدا کنید و استفاده کنید. ایتم‌های تزئینی بازی، در ماموریت‌ها و لوت‌های زیادی به دست می‌آیند که می‌توانید برای ساختمان‌ها هم آنها را استفاده کنید.

انتخاب ماموریت‌ها به شما یک سری از سرنخ‌ها را می‌دهد که می‌توانید از طریق‌ آنها به مکان هدف برسید. از طرفی برای پیدا کردن مکان هدف، جستجویی که در آن منطقه انجام دادید هم مهم است و باعث ساده‌تر و سخت‌تر شدن می‌شود. اینگونه مجبورید دائما به نقشه مراجعه کنید و با استفاده از سرنخ‌ها و حدس‌های منطقی تشخیص دهید که محل مورد نظر کجاست.

از جزئیات و گیم‌پلی Assassin’s Creed Shadows بگوییم؟

اول از همه باید به این اشاره کنم که در اینجا قرار است بخش‌های زیادی از بررسی بازی Assassin’s Creed Shadows را ارائه دهم و جزئیات زیادی را توضیح دهم و با هم به دل بازی سفر کنیم.
ابتدا به سراغ نقشه و طراحی بهتر آن برویم. این دفعه قرار نیست کلی علامت نقشه را شلوغ کنند، در Shadows بیشتر نقاط پراکنده مورد علاقه نشان داده می‌شوند. آنها شما را به سمت مناطقی که باید از نزدیک ببینید سوق می‌دهند و حتی زمانی که به نقاط مرتفع می‌روید، مجموعه‌ای از آیکون‌ها را می‌بینید که شما را صدا میزنند که به آنجا بروید و خودتان آن مکان را با جزئیات کشف کنید. اینکه بازی شما را به آزادانه گشت زدن در دشت‌ها و روستاها ژاپن مجبور می‌کند، بدون اینکه اجباری باشد؛ خودش باعث شد که از کشف محیط اطرافم واقعا لذت ببرم.
بیشتر این مکان‌های ناشناخته شامل مکان‌های جذابی برای کشف چیزهای جدیدند، مانند قلعه‌هایی که می‌توانید در آن‌ها نفوذ کرده و سعی کنید تجهیزات خاصی بدزدید، یا یکی از بسیاری از روستاهایی که در سراسر ژاپن پراکنده‌اند. اما تا زمانی که خودتان به آنجا نروید، نمی‌توانید کاملاً مطمئن باشید که چه در انتظارتان است.
فعالیت‌هایی در بازی هستند به نام فعالیت‌های جهانی، این‌ها مکان‌ها و رویدادهای کوچک‌تری هستند که با تکمیل آنها، امتیاز دانش یا Knowledge Point شما افزایش یافته و در نهایت درخت مهارت‌هایتان گسترش می‌یابد. این فعالیت‌ها البته شاید هیجان انگیز نباشند، مثلا دویدن در معابد برای پیدا کردن صفحات طومار یا تیراندازی با کمان در حین سوارکاری و موردهای دیگر که هر کدام در نوع خود تنوع خوبی به گیم‌پلی دادند و اما نکته مثبتشان این بود که تایم کوتاهی وقت می‌گرفتند و امتیاز باارزشی می‌دادند.
مبارزات در بازی با دو سبک متفاوت در دسترس‌اند‌؛ کاراکتر نائویی یک شینوبی سریع، چابک و بادقت بالا است که برای جاخالی دادن‌های سریع، حملات سبک و حرکت‌های سبک است و در اخر یاسوکه که یک سامورایی قوی هیکل با حرکات سنگین و دفاع قدرتمند است. او می‌تواند با ضربات محکم شمشیرش، سپرها را بشکند و دشمنان را با ضربات کمی نابود کند‌.
این تفاوت سبک مبارزه به شما حس‌های عجیب و‌ جدیدی را موقع مبارزه می‌دهد، اینکه شما فکر می‌کنید که دو شخصیت در نوع خود فوق العاده‌اند و به کار می‌آیند. مثلا حرکات مخفی‌کارانه و سریع را باید به نائویی بسپارید و مبارزات تن به تن و استقامتی را به یاسوکه.
در مبارزاتی که تعداد افراد بیشترند و بزرگ‌ترند هیجان بیشتر است. با بررسی Assassin’s Creed Shadows خودتان می‌بینید که برای درگیری‌های گروهی در قلعه‌ها یا مناطق باز، نیاز به برنامه‌ریزی و استفاده از هر دو سبک مبارزه دارید. از طرفی استفاده از نائویی برای نابودی نگهبانان به صورت بی صدا و مخفی، و سپس یاسوکه با نبرد مستقیم برای نیروهای اصلی، شما را مجبور به استفاده از تاکتیک‌های ترکیبی و خلاقانه می‌کند.
همچنین سیستم مخفی کاری Shadows، با دقت و موارد بیشتری ساخته شده است و نائویی می‌تواند با استفاده از ابزارهایی مثل ستاره‌های پرتابی یا شوریکن و یا بمب‌های دودزا، دشمنان را به صورت مخفی بکشد. دشمنان از نظر هوش مصنوعی هم پیشرفت کرده‌اند و حتی به صداها و حرکات شما هم مشکوک می‌شوند. همچنین منبع سر و صدا را تشخیص می‌دهند و شما را به فکر برای ساخت استراتژی فرو‌می‌برند.

اما درگیری‌های مستقیم با یاسوکه به همان اندازه رضایت‌بخش بود. ضربات شمشیر او سنگین و با تأثیر بالا هستند. از طرفی استفاده از حرکات دفاعی و حمله متقابل (Counterattack) یکی از لذت‌بخش‌ترین بخش‌های مبارزه بود. در حالی که نائویی بیشتر بر فرار و ضربات دقیق تمرکز دارد، یاسوکه با قدرت بالا و ضربات کشنده به دشمنان حمله می‌کند.
سیستم ارتقا تجهیزات را بخواهم توصیف کنم، نظرم روی عالی است! حداقل برای من دوست داشتنی و‌جذاب به نظر می‌رسید. پس از جمع‌آوری منابع از محیط می‌توانستم با ساخت تجهیزات جدید، موارد قبلی مثل سرعت نائویی و قدرت یاسوکه را افزایش دهم و هر بار سبک مبارزه‌ام را نیز ارتقا دهم.
اگر بخواهم در عین حال به نقد بازی Assassin’s Creed Shadows بپردازم، باید یک باگ روی مخ را تعریف کنم، البته شایدم باگ نباشد. یک مشکل بد بازی که در مبارزات گروهی با آن مواجه می‌شوید عدم تنظیم دوربین بازی در زاویه درست است که باعث می‌شود گاهی نتوانید دشمنان را ببینید.

همچنین بعد از کشتن یک نگهبان، در برخی موارد، میدیدم که سایر نگهبانان از فاصله دور به سمت من حمله ور می‌شدند.
اگر یکی از ماموریت‌ها را که ترکیبی از دو سبک بود را تعریف کنم، آنجاست که به دو سبک بودن مبارزات پی می‌برید. در یکی از ماموریت‌ها بود که ابتدا با نائویی وارد قلعه شدم و زیر زیرکی چند نگهبان را کشتم و مسیر را برای یاسوکه باز کردم. سپس با تغییر شخصیت به یاسوکه، با استفاده از قدرتم با موجی از دشمنان مبارزه کردم. اینجا بود که کاملا هماهنگی کاراکترها را حس کردم، اینکه چقدر تکمیل کننده و جذاب به نظر میرسند.
مکانیک‌های حرکتی بازی نیز بهبود یافته‌اند. نائویی توانایی حرکت روی دیوار، بالا رفتن از طناب و پارکور خوب و روانی دارد و از طرفی یاسوکه به دلیل وزن بالا، محدودیت‌هایی در حرکات دارد. اما می‌تواند دیوارهای ضعیف را بشکند و قفل‌ها را با قدرتش باز کند. پس دقت کنید که هر جا به چه کاراکتری نیاز دارید!

اما همه چیز به روانی پیش نمی‌رود. در برخی موارد، نائویی هنگام مخفی شدن در سایه‌ها، به‌طور تصادفی از حالت مخفی‌کاری خارج می‌شد یا انیمیشن‌های او به درستی اجرا نمی‌شد. همچنین، سیستم مبارزه با یاسوکه در برابر گروه‌های بزرگ دشمنان، گاهی اوقات کمی غیرمنصفانه به نظر می‌رسید.

طراحی محیط بازی، موسیقی و صداگذاری

طراحی محیط بازی را واقعا با جزئیات بالایی دیدم. اینکه قلعه‌های عظیم و تاریخی، روستاهای سنتی، مزارع برنج، معابد و همگی به ظرافت طراحی شده بودند و کاملا ژاپن دوره سنگوکو‌ را به نمایش می‌گذاشتند. همچنین سیستم شب و روز و تغییرات آب و هوا، در زیبایی بازی تاثیر به سزایی داشت، البته بگویم که گیم‌پلی را هم با چالش‌های جدیدی رو به رو می‌کرد که تنوع بخش بازی بود.
حرکت در محیط با بارانی نرم یا هنگام شب با نور ماه از زیر درختان خودش از خاطرات قشنگ من از این بازی بود که کاملا من را در جزئیات بصری بازی غرق می‌کرد.
موسیقی و صداگذاری بازی این بار همخوانی بینظیری داشت. موسیقی سنتی ژاپنی ساخته شده با ساز‌های شامسین و فلوت، که با موقعیت‌های مختلف ریتمش تغییر میکرد، حس حماسی و هیجان را تزریق میکرد. هنگام مبارزات اهنگ ریتم تند‌تر و ضربات بیشتر داشت و موقع لحظات آرام و زیبا، یک‌ موسیقی آرامش‌بخش پخش می‌شد.
از طرفی سیستم دیالوگ‌ها و صداگذاری خیلی بهتر از قبل است. شما آزادی عمل بیشتری دارید و داستان خیلی بهتر روایت شده است. همچنین صدای نائویی و یاسوکه بسیار عمیق و متناسب با شخصیت‌هایشان است.

جمع‌بندی

اگر بخواهم نتیجه بررسی Assassin’s Creed Shadows را بیان کنم، واقعا می‌توانم امتیاز 8.5 را برای آن لایق بدانم. این سری واقعا بعد از سالها یک هیجان و تجربه جدید را از این فرنچایز به من داد‌. روایت داستانی جذاب، طراحی محیطی بسیار دوست داشتنی و سبک‌های مبارزه متفاوت دو کاراکتر و نیاز به استراتژی، من را در تمام مراحل بازی در هیجان و گوش به زنگی قرار می‌داد. واقعا می‌توانم Shadows را بهترین سری این مجموعه در سال‌های اخیر بدانم. اگر شما هم علاقمند به خرید بازی Assassin’s Creed Shadows هستید، می‌توانید از طریق وبسایت بازیکت اقدام کنید و در سریع‌ترین زمان ممکن این بازی را در حساب استیم‌تان داشته باشید.

منبع: IGN